بازنشر: تاریخچه خانوادگی حاج آقا مرتضی تهرانی-به روایت مهدی کلهر-بخش اول

ساخت وبلاگ

وبلاگ مهدی کلمه کلهر در سال 1328 در تهران دیده به جهان گشود.پدرش آیت الله میرزا عبد العلی شهید کلهری، معروف به «تهرانی» از مجتهدین عارف و سرشناس تهران بوده است. مادر وی بانو دانایی‏ فرزند حجت الاسلام شیخ روح الله دانایی است که توسط عمال رضا خان به شهادت رسید.

وبلاگ مهدی کلمه کلهر تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان محمدیه، از مدارس جامعه تعلیمات اسلامی به‏ پایان برد و دوره متوسطه را نیز در دبیرستان علوی گذرانید. وی پس از اخذ دیپلم ریاضی به دانشکده‏ هنرهای تزئینی تهران راه یافت و در رشته معماری داخلی به تحصیل پرداخت و با اتمام تحصیلات‏دانشگاهی به فعالیت در زمینه‏های هنری به صورت آزاد ادامه داد. وبلاگ مهدی کلمه کلهر سال‏ها پیش از انقلاب، با کسب اجازه از حضرت امام(ره)به تجربه اندوزی در زمینه سینما و تئاتر پرداخت. چند سالی در بخش‏ خصوصی در زمینه تخصصی خویش فعالیت کرد و با شروع انقلاب اسلامی، همه توش و توان واندوخته‏های علمی و هنری خویش را در خدمت آرمان‏ها و اهداف انقلاب قرار داد. وی از سال 58 مسئوولیت‏های متعددی را در امور فرهنگی هنری تجربه کرد. وبلاگ مهدی کلمه کلهر فعالیت خویش را در سمت‏ مشاور هنری وزارت آموزش و پرورش و سپس مدیر کل دفتر امور هنری آغاز کرد. مدتی نیز معاون وزیر و قائم مقام وزیر فرهنگ و آموزش عالی بود.وی در سال 61 مرکز اسلامی فیلمسازی باغ فردوس را راه اندازی کرد و خود در آنجا به تدریس‏ پرداخت، از آن پس به خانواده بزرگ صدا و سیما پیوست و مسئوولیت‏هایی چون عضویت در شورای طرح و برنامه و مدیریت مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما را به عهده گرفت، مدتی نیز عضو شورای سیاستگذاری صدا و سیما بود. وبلاگ مهدی کلمه کلهر در سال 1375 مشاور وزیر فرهنگ‏ و ارشاد اسلامی و پس از آن مشاور رئیس سازمان صدا و سیما شد. وی در یک دوره 9 ساله (71-62) مسئوولیت بخش فرهنگی بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی را نیز بر عهده داشت و مدتی نیز سر پرست اداره کل موسیقی صدا و سیما بود. هم اکنون او مشاور شبکه سراسری‏ رادیو در سازمان صدا و سیماست.

کیهان فرهنگی: ضمن تشکر از جنابعالی به خاطر قبول دعوت ما تقاضا می‏کنیم طبق روال‏ کار کیهان فرهنگی،ابتدا از خاندان، خانواده و زادگاهتان برایمان صحبت‏ بفرمایید.

مهدی کلهر: تا آنجا که من اطلاع دارم و البته‏ متکی به شجره نامه خطی است، پدرم مرحوم میرزا عبد العلی تهرانی، نوه مرحوم میرزا مسیح‏ تهرانی یا استرآبادی مجتهد معروف دوران‏ فتحعلی شاه قاجار است که ماجرای قتل گریبادوف‏ سفیر روس را به او نسبت می‏دهند.

مسجد کنونی چهل ستون در بازار تهران در اصل‏ باغچه مرحوم میرزا مسیح بوده که آن را وقف کرده‏ و تبدیل به مسجد شده است. این میرزا مسیح برادر حاج میرزا موسی یکی از علمای معروف تهران‏ است.

 حاج میرزا موسی هم باغچه‏اش را در بازار تهران تبدیل به مسجد کرده بود که حالا به نام خودش -مسجد حاج میرزا موسی-مسجد بزازها است.

«تیتیانوف» نویسنده روسی در کتاب «مرگ‏ وزیر مختار» میرزا موسی را از عوامل تحریک کننده‏ مردم برای حمله به سفارت روسیه دانسته است. ما نوه مرحوم حاج میرزا موسی هستیم. این دو برادر، یعنی حاج میرزا مسیح و حاج میرزا موسی، فرزندان قاضی محمد سعید،قاضی القضات دوره‏ آغا محمد خان قاجار در تهران بودند.

قاضی‏ محمد سعید،فرزند یکی از علمای اصولی و از مجتهدین معروف استرآباد به نام «آق بابا» فرزند «ابوالبرکات» است که در دوره زندیه مشهور بودند.

کیهان فرهنگی: قاعدتا باید فامیلی شما هم تهرانی‏ باشد، در حالی که در شناسنامه‏تان شهید کلهری هستید. اخوی‏های‏ شما، حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی و حاج آقا وبلاگ مرتضی کلمه با فامیلی‏ تهرانی معروف‏اند.

مهدی کلهر: بله پدر بزرگ من، میرزا غلامحسین فرزند میرزا ابراهیم، یکی از هشت‏ شهید دوره مشروطه است.

بعد از تحصن مرحوم‏ شیخ فضل الله نوری در حضرت عبد العظیم و استبداد صغیر که عده زیادی به حق و ناحق کشته‏ شدند یا به حبس رفتند، هشت نفر از علمای تهران‏ که آن زمان به اصطلاح سری در سیاست داشتند و خیلی مورد توجه و اعتماد مردم بودند، به حضرت‏ عبد العظیم رفتند و تحصن دیگری راه انداختند.

کیهان فرهنگی: هدف این تحصن چه بود؟

مهدی کلهر: آنها اعتقاد داشتند کاری که شیخ‏ فضل الله نوری کرده، کار درستی نبوده و کار دیگران هم درست نبوده و می‏گفتند این دو گروه‏ بیایند با هم آشتی کنند تا این فتنه‏ای که خارجی‏ها در آن دخالت دارند، تمام بشود. آنها به اصطلاح‏ امروز«خط سوم»آن دوره بودند.

بزرگ آنها مرحوم‏ آشتیانی، پسر آیت الله آشتیانی معروف در نهضت‏ تنباکو بود و جوان‏ترین آنها پدر بزرگ من میرزا غلامحسین بود. ظاهرا در تاریخ این طور آمده است. کسروی در «تاریخ مشروطه» و ناظم الاسلام کرمانی در کتاب «تاریخ بیداری‏ ایرانیان» این ماجرا را ذکر کرده‏اند.

شخصی به نام «صنیع حضرت» از چاقوکش‏های آن زمان، که‏ کسی مثل شعبان بی‏مخ بوده، در آن شب تحصن، این عده را به گلوله می‏بندد و تنها یک نفر از آنجا جان سالم به در می‏برد، این شخص همان‏ «اعتمادزاده» است که اختصارا به او «اعتماد» می‏گفتند. بقیه همه شهید می‏شوند. اعتماد، عمری طولانی داشت، صد و شصت و هفت سال‏ زندگی کرد و در لویزان سکونت داشت. او در روزنامه‏های آن زمان این ماجرای هولناک را برای‏ مردم شرح داده. وقتی تیراندازی شروع شده و چراغ‏ها خاموش شده او از توی راه آب فرار می‏کند و شبانه از حضرت عبد العظیم به تهران می‏آید و خبر این ماجرای هولناک را به مردم می‏دهد.

آن شب‏ شانزده گلوله به بدن میرزا غلامحسین اصابت‏ می‏کند که شهید می‏شود.

تنها فرزند میرزا غلامحسین شهید،پدرم حاج میرزا عبد العلی بود که آن زمان 12 سال بوده است.

کیهان فرهنگی: به اصطلاح آنها را غافل گیر کرده‏اند.

مهدی کلهر: پدر بزرگم آن شب مشغول نماز شب بوده، پس از گلوله باران، قرآن را از جیب‏اش‏ در می‏آورد که به واسطه تیر اندازی اهانت به قرآن‏ نشود و آن را در مشت می‏گیرد و مهر نماز را هم‏ در دست دیگرش می‏گیرد که پس از شهادت به‏ سختی از دستش در می‏آورند.

کیهان فرهنگی: مزار آنها همانجاست؟

مهدی کلهر: بله، مقبره این هشت نفر در جوار حضرت عبد العظیم است. روی سنگ قبر میرزا غلامحسین، فامیلی شهید کلهر نوشته شده. البته‏ آن موقع هم بحث بوده که تهرانی بنویسند یا شهید کلهر. اما چون پدرم از طریق مادر به ایل کلهر متصل می‏شده، با اصرار همسرش بالاخره‏ نوشته‏اند: غلامحسین شهید کلهر.

 پدرم با این که‏ از نسب پدری استرآبادی است، ولی از طرف مادر و مادر پدری به ایل کلهر منسوب است که ایلی در غرب کشور و نزدیک کرمانشاه است.

نام‏  وبلاگ خانوادگی کلمه برادرانم هم در شناسنامه شهید کلهری‏ است، اما مثل پدرم به تهرانی معروف‏اند.

فامیلی‏ شهید کلهری هم فامیلی منحصر به فردی است.

کیهان فرهنگی: بعضی از بستگان شما فامیلی‏ «سعید تهرانی» یا «مسجد جامعی» دارند، دلیل آن چیست؟

مهدی کلهر: نواده‏های آقا میرزا مسیح‏ فامیلی‏های متعددی دارند، غالبا با پسوند تهرانی، شاخه مهم آنها سعید تهرانی است که یک اسم ازپدر بزرگشان گرفته‏اند، از قاضی محمد سعید و یک‏ اسم از پسر او و شده‏اند «سعید تهرانی»

کیهان فرهنگی: پس از شهادت پدر بزرگتان ،در چه سن و سالی پدرتان به حوزه رفتند؟

مهدی کلهر: پس از چند سال از شهادت‏ پدر بزرگم، پدرم به حوزه علمیه قم رفت‏ و اجتهادش را هم خیلی زود از چند نفر از علمای‏ آن زمان گرفت که یکی از آنها مرحوم آیت الله حاج‏ شیخ عبد الکریم حائری یزدی بود.

کیهان فرهنگی: پس از اجتهاد در قم ماندند یا به‏ تهران آمدند؟

مهدی کلهر: پدرم حدود 27 سالگی به تهران‏ بر می‏گردد و امام جماعت همین مسجد آقا میرزا موسی(مسجد بزازها) در بازار می‏شود.

آیت الله مرتضی تهرانی...
ما را در سایت آیت الله مرتضی تهرانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : morteza-tehrani2 بازدید : 91 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 18:18