بازنشر: برسد به دست حاج آقا مرتضی-تیر 92

ساخت وبلاگ

سخنی با آیت الله مرتضی تهرانی

سلام محضر محترم حضرت آیت الله حاج شیخ مرتضی تهرانی (دامت توفیقاته)

حضرت آیت الله

سالهاست، شما و ديگر مراجع عظام، در جايگاهی هستيد که مستقيما در خوف و رجای جامعه نقش داريد.

به یک اشاره شما، مسئولان ارشد نظام، به همان سو شتاب می کنند.

وزيران و مسئولان خرد و کلان، برای اصلاح جهت گيری های خود و همکارانشان، هر از گاه به دست بوسی شما می شتابند و از کلام و رهنمود تان بهره می برند.

و شما با رهنمود هایتان ریز و درشت سیاست های آنان را تحت تاثیر قرار می دهید.

با يک کلام و غيضِ شما، مسئولی فرو می ريزد و  يا درمقابل، به يک تشويقتان پر و بال می گيرد.

شما بودید که به ماموران انتظامی در برخورد با بد حجابی و موضوعاتی از اين دست جسارت می دادید.

شما بودید که با يک عتاب، رييس جمهور را از پرداختن به برخی مسائل باز می داشتید و يا همين رييس جمهور را به رعايت ساعات شرعی در طول سال ترغيب می کردید.

یا مجلس را وادار به تعطیلی ایام مذهبی می کردید. و ساعات و روز های کاری کشور را به کمترین میزان ممکن رساندید.

شما بودید که بار ها در پنهان و آشکار نسبت به بانکداری و بیمه و غیره مواضعی صریح و کوبنده می گرفتید. و دولت را وادار کردید برای اسلامی کردن نظام اقتصادی کشور، معیشت مردم را به این روز بیندازد.

شما بودید که با انتقادهای مسلسل وار صدا و سیما را به این روز انداختید که مردم برای فرار از این رسانه ی اسلامی به ماهواره ها و رسانه های بیگانه پناه ببرند.

این شما بودید که صریحا یا بالاشاره مردم را به رای دادن به کسی تشویق می کردید یا از رای دادن به دیگری بازمیداشتید.

رهنود های شما، با پشتوانه ی جایگاه مذهبی تان، در حوزه های دينی و اجتماعی و سياسی و اقتصادی تاثيرات بسیاری بجای نهاده که پای شما را به مسئوليت های بعدی اين تاثيرات می گشايد.

وضعیت کنونی ایران، حاصل آموزه های شماست. شمایی که بارها صریحا و بالکنایه از روند و رویه خرد و کلان کشور اظهار رضایت کردید.

حالا نتيجه و ظهور و محصول اين بايد و نبايد شما، همين چيزی است که در جامعه ما به لحاظ اقتصادی و اخلاقی و اجتماعی دست به دست می شود.

انباشت مورد به مورد اين دستورها و اطاعت ها، همين وضعيت متداول اخلاقی جامعه را رقم زده است که تزوير و ريا به امری مرسوم به بدنه فرهنگی کشور ما رسوخ کرده و برای خود جايگاه و آدابی پرداخته است.

جماعتی از مسئولان ما برای جلب رضايت شما به ريش و تسبيح مسلح شده و دکمه های بيخ گلو را محکم بسته اند و چند حديث متناسب نيز حفظ کرده اند، اما همين که لب به سخن می گشايند بوی مشمئز کننده ريا و تزويرشان مشام مخاطب هوشمند را می آزارد.

مجریان تلوزیونی حروف حلقی را با لهجه ی عربی و از مخرج ادا می کنند تا دل شما شاد گردد اما، نادانی و بی انصافی و ریاکاری شان، مردم را فراری می دهد.

مرا ببخشید که لحن کلامم تلخ است، اما امیدوارم شمایی که ده ها سال است اهل موعظه و نصیحت هستید، خیر خواهی ام را بو ببرید و حقی که کلامم را تلخ کرده، دریابید.

شرمنده ام که بگويم مردم جهان از اسلامی که ما پرداخته ايم می هراسند. چرا که اين اسلام، به جای اين که غصه نامسلمانان را بخورد، بر آنان اخم می کند

این چهره ی عبوس و ستیزه گر که بواسطه ی تبلیغ و هشدار شما از اسلام ترسیم شده، تا قرن ها فراموش نمی شود.

آن چنان بر طبل فروع دین کوبیدید که اصول دیانت و انسانیت برای همیشه از این مرز و بوم رخت بر بست.

آن قدر غصه ی فروع دین را خوردید و مردم را از مسامحه در عمل به فروعات ترساندید که کسانی بر سر امور آمدند که فروع دین را با تمام وجود انجام دادند و ترویج کردند اما تنها اثرش رواج دین گریزی و فرار از معنویت در میان جوانان بود.

سخت و غير قابل اغماض، همه را به رعايت ظواهر اسلامی مجبور کردید. تا جایی که موی سر بانوان از سوء استفاده از دین و زور گویی و بد خلقی خطرناک تر جلوه کرد.

اگر برنمی آشوبيد، بگويم که علت بسياری از اين نابسامانی ها را در اين می دانم که پاهایی فراتر از گليم خود دراز شد و به خود اجازه داد که در هر امری دخالت کنند.

هر موضع گیری ای تبعاتی در پی دارد و هر اثری مسئولیتی می طلبد و هر مسئولی پاسخگو باید باشد.

و بدترین موضع گیری ها آنست که شخص پاسخگوی تبعاتش نباشد.

چه جای انکار که وزرای بزرگوار اطلاعات نظام اسلامی ما، از شاگردان و مقربان حریم بوده اند.

چه جای حاشا که اعضای شریف بیت مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) در مراودت و مرافقت با شمایند.

چه جای تغافل که دولت کریمه ی نهم و دهم، در ارتباط با شما و اخوی گرامیتان بودند و جلسات خصوصی و عمومی با مرتبطین داشتید.

چه جای نسیان، که اطرافیان را در تایید سیاست های سالیان اخیر کشور تشجیع کردید و در کارنامه ی فرهنگی و اقتصادی و سیاسی کشور سهیم شدید.

چه جای فرار که خود را نه تنها در فروع و اصول دین که در سیاست و اقتصاد و جامعه شناسی و روانشناسی و فرهنگ ایران و جهان کارشناس می دانید و از اظهار نظر و تعیین حدود و اعلان رهنمود دریغ نمی کنید.

باری شاید اکنون به حدی از کهولت رسیده اید که این اوضاع اسفناکی که گرفتارش گشته ایم را تماما و عمیقا رصد نمی کنید.

اما بعید است آنقدر بدور از وقایع باشید که بتوانید از بار مسئولیت اظهارات و حتی سکوت های خود شانه خالی کنید.

ای کاش حقا به توصیه ی پدر گرامیتان هرگز در هیچ امری که شائبه ی سیاست دارد، دخالت نمی کردید و اکنون که کردید، تا عمری باقی است و فرصت بازگرداندن آب رفته به جوی هست، غنیمت شمرید.

شما شخصیت خود را به گونه ای ترسیم کردید که حتی سکوتتان نیز معنایی سیاسی داشت و پیامی برای مخاطبین به همراه داشت. پس نگفتن هایتان نیز نوعی موضع گیری بوده و هست.

امروز، وقت آنست که پاسخگوی نتایج مواضع خود باشید.

حق الناس ها و حق الله هایی که تضییع شده را بر عهده بگیرید. و در صدد ادایش بر آیید.

و با نهایت تواضع و صداقت از پیشگاه مردم و خدا عذر بخواهید که "دلسوزانه" به دین و دنیای مردم لطمات جبران نا پذیر زدید.

کاش، کانون غلط انداز و اغواگر اطرافتان به شما اجازه دهند به تنهایی و بدور از هیاهو این سطور را چند بار از نظر بگذرانید و با تمام وجود دریابید که جز خیرخواهی و واقع نگری در فحوای کلامم نیست.

این موجز، اقتضای اطاله ی بیش از این را دارد اما اکنون احساس می کنم، از حوصله شما خارج باشد که العاقل یکفی بالاشاره.

اگر چنانچه مایل به تشریح و توضیح بودید باب مکاتبه باز است الحمد الله.

در پناه حق باشید. انشاء الله.

سلمان انصاری تیر 92

 دسترسی به این مطلب در آرشیو: http://morteza-tehrani.blogfa.com/post/188


برچسب‌ها: میراث شوم دولت نهم و دهم, مسئولیت پذیری آیت الله مرتضی تهرانی...
ما را در سایت آیت الله مرتضی تهرانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : morteza-tehrani2 بازدید : 82 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1396 ساعت: 2:26